موضوع این جلسه از سری ورکشاپ های حقوقی فکرنو مربوط می شود به بحث تفاوت سه مفهوم فسخ، انفساخ و تفاسخ. این ورکشاپ توسط جناب آقای مهرداد
صالحی از وکلای دادگستری استان قم برگزار گردید. آقای مهرداد صالحی وکیل دادگستری و از داوران مرکز حقوقی داوری فکرنو می باشند.
در این جلسه بحث انفساخ، فسخ، تفاسخ به صورت مقایسه ای مورد بحث و گفتگو قرار خواهد گرفت. قرارداد نویسی یک هنر محسوب می شود. اینکه ما بتوانیم قراردادی را ارائه کنیم که چه برای خودمان و چه برای طرف مان که می تواند یک وکیل یا مشاور حقوقی یا فرد عادی باشد به عنوان هنر محسوب می شود. همیشه باید سعی نماییم قراردادی را بنویسیم که نه تنها برای طرفین دچار زحمت و رنج نمی شود بلکه یک قرارداد مثمرثمر و منشاء اثرات نیک برای طرفین باشد.
یک قسمت مهم قرارداد ضمانت اجرای آن است. اینکه اگر طرفین به تعهدات خودشان عمل نکنند چه خواهد شد. اگر موضوع قرارداد مشکلی داشت چه باید بکنیم. در این جلسه قصد داریم به بخشی از ضمانت های اجرایی قراردادها اشاره داشته باشیم. ضمانت اجراهایی که هم می توان گفت در قانون وجود دارند و هم اینکه می توانیم در قرارداد درج نماییم. در مورد ضمانت هایی اجرایی، قانون پیش بینی هایی را انجام داده که خیارات از جمله همین ضمانت های اجرایی قانونی می باشند.
در دفتر مشاورین املاک قراردادهایی به صورت تیپ در سامانه وجود دارد که بعضا قید شده است که کلیه خسارات از طرفین اسقاط شد. به چه علت این را می نویسند. چرا که با نوشتن ودرج این عبارت، یک ضمانت اجرای قدرتمند که می تواند جلوی خیلی از خسارات بعدی را بگیرد را حذف می کنیم. ضمانت اجرا برای زمانی است که اگر یکی از طرفین تخلفی در قرارداد مرتکب شد، طرف دیگر بتواند با مراجعه به این ضمانت اجرا حقوق خود را تا اندازه ای تامین نماید.
سه موضوع فسخ و انفساخ و تفاسخ با یکدیگر تفاوت بسیار زیادی دارند که متاسفانه در برخی از متون قراردادی که توسط افراد غیرحقوقی تنظیم می شود، این موارد به جای هم به کار بسته می شوند.
در فسخ یک طرف اختیار داشته از حق خودش استفاده کند که از شرایطی که برای او ایجاد می شود قرارداد را به هم بزند. بابت همین اختیار داشتن خیار فسخ هم می گویند . اختیار فسخ معامله با توجه به شرایطی است که برای شخص در قرارداد به وجود می آید. پس اراده صاحب اختیار باید وجود داشته باشد تا از فسخ استفاده کند. فسخ یا خیارات فسخ در قانون ذکر شده است مانند: خیار مجلس، غبن، عیب، تدلیس، رویت.
بعضی از خیارات به این نحو هستند که شما باید فوری اعمال کنید. به طور مثال یک خودرویی را که از قیمت آن اطلاعی ندارید که 500 میلیون است را میفروشید 200 میلیون 2 روز بعد از قیمت اصلی خودرو اطلاع پیدا می کنید که 300 میلیون زیر قیمت فروخته اید و اینجا ضرر کردید. به این نوع خیار غبن می گویند که فوری است و شما از اختیارات قانونی خودتان استفاده می کنید اعمال اراده می کنید و به طرف مقابل اعلام فسخ می کنید. فسخ نیاز به اراده دارد و باید به طرف مقابل اعلام کرد. این اعلام در حال حاضر به صورت اظهارنامه صورت میگیرد البته در برخی موارد دیده شده است که با ارسال پیامک به طرف مقابل اعلام شده است. پس از اعلام به دادگاه و مراجعه به قاضی دادگاه از شما می پرسد که به چه چیزی استنادی فسخ کردید شما می گویید که به چه استناد فسخ کردی شما در پاسخ می گویید خیار غبن.
پس وقتی که ما اراده و اعلام کردیم به قاضی مراجعه و درخواست تنفیذ فسخ می کنیم. ( دادخواست تنفیذ فسخ )
قاضی از شما سوال میکند که شما فسخ خودتان را اسقاط نکرده بودید ( متاسفانه در برخی قراردادها جمله اسقاط کافه خیارات وجود دارد ) در پاسخ به قاضی می گویید که خیر خیار تدلیس اسقاط نشده است. که در اینجا باید استدلال های خودتان را بیان کنید و با ارسال به کارشناس گفته های خودتان را اثبات می کنید و قاضی فسخ شما را تنفیذ و معامله را باطل اعلام می کند.
در تفاسخ در قانون به آن اقاله نیز می گویند. هر دو طرف قرارداد با هم توافق می کنند قرارداد تا برهم می زنند. در اقاله، باید اراده کرد و بعد طرفین با هم یک قرارداد جدید با این موضوع که این قراداد اقاله شد را منعقد می نمایند. حالا اگر یکی از طرفین به تعهدات عمل نکند چه خواهد شد؟ به دادگاه مراجعه و دادخواست تنفیذ اقاله را درخواست می کند. تفاسخ، طرفینی است و کاملا توافقی است.
انفساخ ضمانت اجرای بسیار قوی است. به طور مثال؛ در یک قرارداد ذکر می شود که اگر تا فردا نصف مبلغ قرارداد به حساب مذکور وایز نشود قرارداد منفسخ می گردد. این قرارداد در صورت عدم واریز خود به خود منفسخ می شود بدون اینکه اقدامی در راستای اراده انجام شود. در این مورد مراجعه به دادگاه درخواست تایید انفساخ را می خواهیم. انفساخ، نیازی به اراده و تنفیذ ندارد و فقط نیازمند تایید است.
هر 3 مورد یک نتیجه مشترک دارند آن هم انحلال قرارداد در آینده، به هیچ وجه به گذشته بر نمیگردد برعکس بطلان.
بطلان، اشاره به این دارد که از روز اول قرارداد مشکل داشته پس همه چیز به روز اول برگرداننده می شود و اما در این 3 مورد اشاره به آینده دارد که قرارداد از بین می رود.
ما در دادخواست خودمان درخواست تایید انفساخ را می خواهیم و این چه اثری دارد، این است که طرف ما به تعهدات خود عمل نمی کند و در این جا یک ضمانت اجرا اضافه می کنیم و آن وجه التزام است.
بعضی از قرارداد ها را نمی توان تفاسخ یا اقاله کرد مانند: خود اقاله، نکاح، عقد ضمانت، وقف.
انفساخ در دو ماده قانون اشاره شده است: ماده 387 ( تلف مبیع )، ماده 952 ( عقود جایز )
در برخی ضمانت اجراها نیاز به اراده است و یک سری قهرا اعمال می شود.
یک سری قوانین آمره است و طرفین نمی توانند بر سر آن توافق کنند مانند( اینکه می نویسند رای داور غیر قابل اعتراض است ) و نمی توان بر خلاف قانون آیین دادرسی مدنی ماده489 عمل کرد. در برخی قراردادها می نویسند بدون نیاز به مراجعه به دادگاه قرارداد منفسخ می شود؛ بله درست است که مثلا قرارداد منفسخ می شود به صورت قهری اما شما برای گرفتن حق خود که باید به دادگاه مراجعه کنید. بعضی از جملات در قراردادها معنایی ندارند و ما ناچار به مراجعه به دادگاه هستیم. در فسخ به هیچ وجه پیشنهاد نمی شود مالی که آن را فسخ کردید مجدد با فرد دیگری معامله کنید چراکه ممکن است قاضی فسخ شما را نپذیرد و شما دچار تبعات حقوقی و کیفری شوید.
یک نوع فسخ داریم که به آن خیار شرط می گویند. خیار شرط این فرصت را به شما می دهد طبق متنی که در قرارداد می نویسید به شما فرصت برهم زدن معامله و معامله جدید را می دهد. خیار شرط حتما و لزوما می بایست مدت داشته باشد.
ضمانت اجراهایی مانند انفساخ زمانی که تمام انرژی و درآمد برای معامله قرار می دهیم و در نهایت می گوییم که اگر فلان اتفاق افتاد، کل قرارداد از بین می رود و کل هزینه بنده را برگردانی و اگر اقدام نکنی باید روزی فلان مبلغ به بنده خسارت بدهی. خیار شرط یا شرط خیار، اگر زمان نداشته باشد کل قرارداد را باطل می کند.
خیار رویت؛ مثلا شما یک واحد مسکونی را با مشخصاتی که در قرارداد ذکر شده خریداری کردید ولی در موقع تحویل و رویت واحد مسکونی متوجه می شوید که مصالح ساختمان آنچه که در قرارداد ذکر شده متفاوت است و در این موقع شما می توانید قرارداد را فسخ کنید و این خیار فوری است.
خیار عیب؛ مبیع را که دریافت می کینم متوجه معیوب بودن آن می شویم، مثلا قطعه ای برای خودرو خریداری می کنید و بعد از نصب متوجه معیوب بودن آن قطعه می شوید و می توان از خیار عیب استفاده کنید.
خیار غبن؛ بیشترین موضوعی که در قرارداد ها اتفاق رخ می دهد خیار غبن است. خیار غبن یعنی ضرر کردن یکی از طرفین قرارداد.
خیار تدلیس؛ یعنی مبیع را به شما آن طوری نشان دهند که شما را فریب بدهند، مثلا دستکاری کیلومتر ماشین که نشان بدهند ماشین کمتر کارکرده است.
این چهار خیار فوری هستند.
خیار تخلف شرط؛ مثلا ساعتی که شما خریداری می کنید با این شرط باشد که صفحه نمایش از طلا باشد عقربه ها از الماس باشد ولی وقتی خریداری می کنید متوجه شوید که همه از نوع پلاستیک بوده و در اینجا شما می توانید از خیار تخلف شرط برای فسخ استفاده کنید.
در پایان شرکت کنندگان سوالات خود را با مدرس ورکشاپ مطرح نمودند و در ادامه به تبادل نظر درخصوص موارد مختلف با یکدیگر داشتند.